حضرت امام ـ رحمه الله علیه ـ پس از این که مهمترین احوال نماز را در قیام و رکوع و سجود میبینند و آن ها را مقوّم اقامهی توحید میشمارند، در ادامه میفرمایند: پس گوییم که چون صلاه معراج کمال مؤمن و مقرّب اهل تقوی است. متقوّم به دو امر است که یکی، مقدمهی دیگری است. اول، ترکیب خودبینی و خودخواهی که آن حقیقت و باطن تقوی است. و دوم، خودخواهی و حقطلبی که آن، حقیقت معراج و قرب است.[1]
نماز حقیقی، معراج واقعی است:
از نکات دیگر در بیان و فهم دیدگاه امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ دربارهی اهمیت نماز دارد این است که حضرت امام ـ رحمه الله علیه ـ نماز را عین معراج واقعی میدانند که دارای حالتها و مراحل گوناگونی است که برای افراد مختلف به تناسب درجهی ایمان نمازگزار و حضور قلبی وی در نماز، تفاوت دارد. امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ به دلیل مسئله معراج واقعی بودن نماز، در تفسیر نماز به تطبیق دادن آن با حدیث معراج پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ پرداختهاند، زیرا بنا بر دستور پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ اذکار آن سفر هم در نماز از جمله در رکوع و سجود گنجانیده شده است (همان گونه که در حدیث معراج آمده است).
ادامه مطلب ...1. نماز، بالاترین وقت ملاقات و استحضار و حضور در محضر خدا است... نماز برای خضوع و خشوع جعل شده است با هم? مراتب خضوع و خشوع. [در محضر بهجت:1/222]
2. نماز، جامی است از اَلَذّ لذایذ [لذّت بخش ترین لذتها] که چنین خمری خوشگوار در عالمِ وجود نیست! [در محضر بهجت:1/222]
3. نماز، اعظم مظاهر عبودیّت است که در آن، توجه به حقّ می شود. [در محضر بهجت:2/377]
4. تمام لذتها روحی است؛ و آن چه از لذات که در طیب [عطر] و یا از راه نساء به صورت حلال تکوینا ً مطلوب است، بیش از آن و به مراتب بالاتر، در نماز است. [در محضر بهجت:2/392]
5. قُرب، مراتبی دارد و بالاترین آنها لقاء است. و هر مرتبه از مراتب قُرب را مقرّبی است که بالاترین آنها نماز است. [نکته های ناب: 78]
6. نماز، عروج مؤمن است و عروج، مستلزم قرب و لقاء است... مؤمن بعد از لقای او، نه تنها به سراغ حبشیّه [زن زشت، کنایه از غیر خدا] نخواهد رفت، که خیال او را هم نخواهد کرد. [نکته های ناب: 82]
7. ما عظمتی نداریم، همین اندازه عظمت داریم که می ایستیم؛ بعد همین را در رکوع، نصفه می کنیم؛ و بعد به سجده و خاک بر می گردیم. [نکته های ناب:83]
اگر بدانیم اصلاح امور انسان به اصلاح عبادت، و در رأس آنها نماز است، که به واسط? خضوع و خشوع و آن هم به اِعراض از لَغو محقّق می شود، کار تمام است!